داروسازان
مطالعات جدید پزشکی
چهار شنبه 27 آبان 1394برچسب:, :: 16:7 :: نويسنده : دکتر امین عطایی پیلونفریت(pyelonephritis ) پیلونفریت نوعی عفونت کلیوی است که معمولاً در اثر انتقال باکتری ها از مثانه ایجاد می شود. وجود عفونت در مثانه، استفاده از سوند برای تخلیه ادرار از مثانه، استفاده از سیستوسکوپ برای معاینه مثانه و پیشابراه، جراحیدستگاه ادراریف اختلالاتی مانند بزرگشدگی پروستات و سنگ های کلیوی(که موجب جلوگیری از خروج کافی ادرار از مثانه می شوند) ممکن است به پیلونفریت بیانجامد. علایم پیلونفریت علایم و نشانه های پیلونفریت عبارتند از: کمردرد،دردپهلو و دردناحیه ی کشاله ران، فوریت و تکرر ادرار، درد و سوزش ادرار، تب، تهوع و استفراغ، وجود چرک و خون در ادرار. تشخیص پیلونفریت تشخیص پیلونفریت از طریق تعیین وجود باکتری ها در ادرار و وجود گلبول های سفید خون در ادرارکه در مشاهده با میکروسکوپ به شکل قالب های لوله ای شکل موسوم بهکست(cast) دیده می شوند داده می شود. در صورتی که عفونت به راحتی درمان نشود باید با انجام رادیوگرافی،ناهنجاری های احتمالی کلیه، حالب و مثانه را تشخیص داد. درمان پیلونفریت درمان پیلونفریت با آنتی بیوتیک های مناسب انجام می شود و در صورت وجود ناهنجاری های دستگاه ادراری باید از عمل جراحی استفاده نمود. عفونت کلیوی درمان نشده یا عودکننده می تواند منجر به پیلونفریت مزمن، ایجاد بافت جوشگاهی(اِسکار) در کلیه ها و آسیب دایمی کلیه ها شود. گلومرونفریت گلومرونفریت بیماری های گلومرولی کلیه به دو گروه گلومرونفریت-GN)golomeruloneghritisو گلومرولواسکلوروز(golomerulosclerosis)تقسیم می شوند.** گلومرواسکلروز عبارت است از ایجاد بافت جوشگاهی(اِسکار) یا سخت شدگی رگ های کوچک داخل کلیه و این بیماری هم مانند گلومرونفریت ممکن است موجب مرحله انتهایی بیماری کلیه(end-stage renal disease-ESRD ) شود. گلومرولونفریت ممکن است حاد باشد و به صورت حمله ی ناگهانی التهاب کلیه بروز کند یا به شکل مزمن و تدریجی تظاهر نماید. در گلومرولونفریت، گلومرول های کلیه دچار التهاب می شوند و در نتیجه کلیه نمی تواند مواد زاید وآب اضافی بدن رادفع کند و گلبول ها و پروتئین ها از طریق گلومرول ها به داخل ادرار نشت می کنند.* بیماریهای گلومرولی ممکن است بخشی از یک بیماری سیستمیک، مانند لوپوس یا دیابت باشند و یا به صورت اولیه( بدون وجود بیماری سیستمیک زمینه ای) بروز نمایند. گلومرولونفریت (به انگلیسی: Glomerulonephritis) نوعی بیماری کلیوی(معمولا هردو کلیه باهم) است که مشخصهٔ آن التهاب گلومرولها، یا رگهای خونی کوچک در کلیهها میباشد. این حالت ممکن است همراه یا بدون هماچوری(وجود خون در ادرار) و پروتئینوری(وجود پروتئین در ادرار) بوده و یا به عنوان یک سندرم نفروتیک، سندرم نفریتیک، نارسایی حاد یا مزمن کلیوی عارض گردد. تشخیص الگوی گلومرونفریت(GN) مهم است، زیرا نتایج و درمان در انواع مختلف دارای تفاوت خواهدبود. علل اولیه آنهایی هستند که به خود کلیه مربوط هستند، در حالی که علل ثانویه با برخی عفونتها (باکتریایی، ویروسی یا انگلی پاتوژن)، مواد مخدر، اختلالات سیستمیک یا دیابت در ارتباط است. علل بیماری گلومرولونفریت گلومرولونفریت حاد به دنبال یک عفونت استرپتوککی رخ میدهد. شایعترین مکانهای عفونت عبارتند از گلو و پوست. علایم کلیوی معمولاً ۳-۲ هفته بعد از عفونت استرپتوککی رخ میدهند. گلومرولونفریت مزمن نادر است و امکان دارد دلایلی غیر از گلومرولونفریت حاد داشته باشد. سایر علل شناخته شده عبارتند از لوپوس، عفونتهای ویروسی، آندوکاردیت باکتریایی. گاهی علت آن ناشناخته است. علل گلومرولونفریت عبارتند از:عفونا استرپتوکوکی حلق(آنژین چرکی) یا به ندرت عفونت استرپتوکوکی پوست(زردزخم)، آندوکاردیت باکتریایی(التهاب بافت های دریچه های قلب در اثر انتشار عفونت از طریق خون)، عفونت های ویروسی مانندHIV/ ایدز، هپاتیتB و هپاتیتC )، بیماری های سیستم ایمنی بدن (مثل لوپوس، سندرم گودپاسچِر، نفروپاتیIgA )، التهاب عروقی (مانند پُلی آرتریت و گرانولوماتوز و گِنِر)، بیماری های ایجادکننده بافت جوشگاهی(اِسکار) در گلومرول ها( مثل فشارخون بالا، دیابت و گلومرولواسکلروز). گاهی گلومرولونفریت مزمن پس از گلومرولونفریت حاد ایجاد می شود، ولی در بعضی موارد بدون وجود سابقه ی قبلی، گلومرونفریت به شکل نارسایی مزمن کلیه تظاهر می یابد. به ندرت گلومرولونفریت مزمن در بعضی افراد فامیل دیده می شود. که علت آن نامشخص است. علایم گلومرونفریت علایم و نشانه های گلومرونفریت عبارتند از: ادرار خونی (هماچوری؛ hematuria) که در آن ادرار به رنگ کولا یا چای در می آید؛ کف کردن ادرار به دلیل وجود پروتئین در آن (پروتئینوری؛ proteinuria)، بالا بودن فشار خون، احتباس مایع در بدن به شکل خیز (تورم یا اِدِم؛edema) به ویژه در صورت، دست ها، پاها و شکم تظاهر می یابد؛ خستگی ناشی از کم خونی یا نارسایی کلیه؛ کاهش حجم و دفعات ادرار، تنگی نفس، بی اشتهایی. تشخیص گلومرولونفریت با اندازه گیری کراتینین و نیتروژن اوره خون (BUN) و اندازه گیری مقدار پروتئین خون (که با کاهش همراه است)، رادیوگرافی کلیه (IVP)، سونوگرافی یا سی تی اسکن کلیه صورت می گیرد و معمولاً برای رسیدن به تشخیص قطعی باید از بیوپسی کلیه استفاده شود. علایم شایع گلومرولونفریت گلومرلونفریت خفیف هیچ علامتی ایجاد نمیکند و تشخیص آن تنها با آزمایش ادرار میسر میشود. گلومرولونفریت شدید علایم زیر را ایجاد میکند: ۱. ادرار تیره یا کمی قرمز ۲. احساس کسالت ۳. خوابآلودگی ۴. تهوع یا استفراغ ۵. سردرد ۶. گاهی تب ۷. بیاشتهایی ۸. کاهش ادرار ۹. تنگی نفس ۱۰. بالارفتن فشار خون ۱۱. وجود پروتئین در ادرار ۱۲. اختلال بینایی (به علت بالا بودن فشار خون) ۱۳. جمعشدن مایع در بدن، خصوصاً پف کردن چشمها و ورم مچ پا عوارض گلومرولونفریت عوارض گلومرولونفریت عبارتند از: نارسایی حاد کلیه، نارسایی مزمن کلیه، افزایش فشار خون، سندرم نفروتیک. درمان گلومرولونفریت به حاد یا مزمن بودن آن، علت زمینه ای بیماری و نوع و شدت علایم بستگی دارد. بعضی از انواع گلومرولونفریت حاد به ویژه در صورتی که به دنبال عفونت استرپتوکوکی ایجاد شده باشند اغلب خود به خود و بدون نیاز به درمان، طی مدت ۶ تا ۸ هفته برطرف می شوند. برای کنترل افزایش فشار خون، استفاده از داروهای مُدر، مهارکننده های آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACEI)، داروهای مسدود کننده ی کانال کلسیم و داروهای مسدود کننده ی بتا توصیه می شود. در مواردی که در اثر عفونت استرپتوکوکی یا باکتریایی، لوپوس یا التهاب عروقی (واسکولیت)، نفروپاتی IgA، و سندرم گودپاسپر ایجاد شده اند می توان با درمان آنها، گلومرونفریت را درمان نمود. در صورت بروز نارسایی حاد کلیه، دیالیز موقت موجب حذف مایع اضافی بدن و کنترل فشار خون می شود. در نارسایی مزمن کلیه باید از دیالیز دایمی یا پیوند کلیه استفاده نمود. نکته: محدود کردن مقدار نمک طعام مصرفی، پروتئین و پتاسیم، و در صورت ابتلا به دیابت، کنترل وزن و کنترل فشار خون و مقدار قند خون، موجب آهسته شدن سرعت آسیب کلیوی در گلومرولونفریت می شود. منبع :کتاب راهنمای پزشکی خانواده- بیماری های کلیه و مجاری ادرار، متخصص ارولوژی تهران
دو شنبه 18 آبان 1394برچسب:, :: 11:35 :: نويسنده : دکتر امین عطایی مهدی صابری» یکی از شهدای افغانستانی مدافع حرم است. بیست و چهار پنج سال بیشتر نداشت اما فرمانده توانای گروهان حضرت علی اکبر(ع) نیروی مخصوص تیپ فاطمیون بود،تیپی که امروز تبدیل به لشکر شده است. در ماجرای گرفتن «تل قرین» که اهمیت فوق العادهای در از بین بردن کمربند حائل رژیم صهیونیستی در بلندیهای جولان داشت، اواخر سال 93 به شهادت رسید.
همه او را به یک دلبستگی خاص میشناختند؛ آن هم حُبّ ِ حضرت علی اکبر(ع) بود. هرجا که به نام علی اکبر(ع) مزین بود مهدی صابری هم یک گوشه آن مشغول بود. فرقی نداشت هیئت محلیشان باشد یا گروهان مخصوص تیپ فاطمیون. برای همین وصیتاش را بعد از بسمالله با «یا علی اکبر ِ لیلا» آغاز کرد. رفته بود که برای ایام فاطمیه برگردد، همین هم شد. روز شهادت حضرت زهرا(س) خبر شهادتش را آوردند. پیکر مطهر این شهید و سه تن دیگر از شهدای لشکر فاطمیون همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با حضور مردم شهر مقدس قم تشییع و در قطعه شهدای مدافعان حرم بهشت معصومه (س) به خاک سپرده شد. متن وصیتنامه این شهید مدافع حرم در ادامه میآید:
امروز سهشنبه پنجم بهمن ماه سال 1393 مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق عقیله بنیهاشم زینب کبری دست به قلم شدم تا سیاه مشقی به نام «وصیتنامه» بنویسم.
خدایا! خدای من خدای خوب و مهربانم خیلی خیلی قشنگتر و زیباتر از آن چیزی هستی که من با این سطح پایین معرفت و شناخت که اصلا نداشته محسوب میشود فکر میکنم. روسیاهم. روسیاهم که با 25 سال من نتوانستم در رابطه عبد و معبودی آنجور که باید و شاید وظیفه عبد را به نحو شایسته انجام دهم.
از تو ممنونم؛ ممنونم که من را انسان آفریدی انسانی که مسلمان و لایق شکر فراوانتر محب امیر المؤمنین علیابن ابیطالب علیهالسلام... ممنونم که دوران حیاتم را در این بازه زمانی قرار دادی و به من توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی عنایت کردی نمونهاش حب شهزاده علی اکبر(ع) است. «الهی انت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل» خدایا توبه من را بپذیر.
بر همگان واضح و مبرهن است که وقتی شما مادر، پدر و خواهران عزیزم این دستنوشته را میخوانید من دیگر در بین شما نیستم میخواهم کمی راحتتر و خودمانیتر بدون استرس و رودربایستی با شما صحبت کنم.
اول از همه شما پدر مهربانم؛ انصافاً به حالت غبطه میخورم همیشه چند بر هیچ از من جلوتر بودی پدری را در حقم تمام کردی و نشان دادی بهترین بابای دنیا هستی. دوستت دارم پدر. خدا میداند لذتبخشتر از زمانی که دستت را میبوسیدم و صورتم را میبوسیدی در عمرم نداشتم. هیچوقت از خودم بینهایت متنفر نمیشدم جز وقتهایی که دلت را به درد میآوردم. من را ببخش بابا.
مامان، مامان، مامان... همین الانش چقدر دلم برایت تنگ شده، خدا میداند خیلی دوستت دارم بیشتر از آن چیزی که فکرش را میکنی. قَدرت را ندانستم حیف در دلم هزار تا حرف هست که در این چند جمله و چند ورق جا نمیشوند و آن حس و حالش را هم نمیتوانم با قلم برایت توصیف کنم. مامان! زیباترین موجود عمرم! قشنگترین کلمه عمرم؛ عشقم، نفسم، همه وجودم دوستت دارم.
زهراجانم، نمیدانم چه بنویسم که لایق آن حس قشنگ عاشق خواهر بودن باشد. قابل ستایش ترین دختری هستی که در عمرم دیدم، یک ِ یک، تک ِ تک. عاشقتم خواهر کوچکم. فاطمه جان! آبجی کوچولوی دوست داشتنی. با تو فهمیدم عشق یعنی چه. باورت میشود؟ آنقدری که شما من را دوست داری دوبرابرش من دوستت دارم.
پدر و مادرم و خواهران گلم؛ صبر کنید، صبر، صبر، صبر. خواهران خوبم؛ حجاب، حجاب، حجاب. مامان دوستت دارم. بابا دوستت دارم. زهراجان دوستت دارم. فاطمه جان دوستت دارم...
و اما؛ روضه گوش دادم مادر شما لباس مشکی تنم کردی و مرا به مجلس عزاداری بردی. مدیونت هستم. پدر شما لقمه حلال در دهانم گذاشتی، ممنونت هستم. روضه لب تشنه؛ روضه بدن ارباً ارباً؛ روضه وداع؛ روضه گودال؛ روضه در؛ روضه پهلو؛ روضه سر بریده. همیشه آرزو داشتم این روضهها همه به سرم بیایند خدا کند. یعنی میشود؟ رسیدن به سن 30 سال، بعد از آقا علی اکبر(ع) برایم ننگ است. تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی اکبر(ع)؛ اصلاً نمیتوانم تصور کنم. فرق سالم را بعد از آقا علی اکبر(ع) نمیخواهم.
چقدر خوب میشد سر در بدنم نداشته باشم. چقدر جالب و رؤیایی و زیباست وقتی ارباب میآیند بالای سرم. تن ِ تکهتکهام برایشان آشنا باشد و با دیدن شباهتهای بدن من و شهزاده علی اکبر(ع) کمی از آن غم و غصه بدن ارباً ارباً تسلی پیدا کند. خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم.
بابا، مامان، سرتان را جلوی ارباب و بیبی لیلا بالا بگیرید. هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علیاکبر(ع). اینجوری تازه کمی شما شبیه اهل بیت(ع) شدید همهتان. برایتان از خدا اجر جزیل و صبر جمیل میخواهم. یاعلی اکبر(ع).. سلام من را به همه آشنا و همسایهها برسانید.
جمعه 1 آبان 1394برچسب:, :: 13:57 :: نويسنده : دکتر امین عطایی شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
چون شود فردا می روم میدان می شوم اندر خاک و خون غلطان
از غم مکن شیون بپا زینب ای زینب با ناله و شور و نوا زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
می سپارم من بر تو این طفلان کن نگهداری خواهر از ایشان
اطفال را دست شما زینب ای زینی دادم تو را دست خدا زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
سیر بنگر بر این رخ گلگون چون شود فردا غرق اندر خون
دیگر نمی بینی مرا زینب ای زینب رأسم کنند بر نیزه ها زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
چون مهیا بر این جهادم من سر به فرمان حق نهادم من
این سرزمین نینوا است زینب ای زینب باید نمایم جان فدا زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
می شوم کشته با همه یاران جسمها پر خون بی کفن عریان
از ما نماند کس بجا زینب ای زینب جز عابدین در خیمه ها زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
یک وصیت ای مهربان دارم کشته چون گشتم خواهر زارم
ازخیمه گه بیرون میا زینب ای زینب کن صبر و طاقت در بلا زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
شیر زن خواهر عصمت صغری خورده ای شیر از سینه ی زهرا
ای مهربان ای با وفا زینب ای زینب خواهر مرا یاری نما زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
صبر کن منما ناله و زاری صبر کن منما ناله و زاری
مخراش صورت در عزا زینب ای زینب در نزد قوم بی حیا زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
شد شب هجران خواهر نالان کم نما افغان با دل سوزان
فردا به دشت کربلا زینب ای زینب گردد سرم از تن جدا زینب ای زینب
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|